نوشتۀ حاضر نگاهی دوباره به ترجمۀ قرآن آقای محمدعلی کوشاست که علاوه بر آن، به بررسی مختصر دو دفاعیۀ آن نیز میپردازد. نخست دفاعیهها به اجمال بررسی میشوند و سپس با بررسی ده صفحه از ترجمۀ قرآن آقای کوشا، نتیجۀ مقالۀ اولیه تأیید و تکرار میشود که ترجمۀ ایشان نیازمند بازنگری جدّی و ویرایش بنیادین صوری و محتوائی است. اشکالات فراوان روششناختی، استناد نادرست به حدیث، بیدقتی در ترجمه، بیدقتی در پاورقیها، استفاده نکردن از ظرایف و توانائیهای زبان فارسی، ناهماهنگی در ترجمۀ عبارات مشابه، نوسان زبان ترجمه میان نثر معیار و نثر ادبی، پایبندی افراطی به متن که ثمرهاش ارائۀ متنی با رنگ و بوی ترجمه است و بالاخره، ذکر نکردن معانی و وجوه اعرابی دیگرِ کلمات و عبارات در موارد ضروری، از جمله اشکالاتی است که در مقالۀ حاضر بهتفصیل از آن سخن رفته است.