یکی از معانی اصطلاح قیاس در آثار سدههای نخستین، ارزیابی روایات(به ویژه اخبار آحاد) بر مبنای کتاب، سنّت و دیگر شواهد است که به دلایل مختلف گاه از آن به «قیاس» تعبیر شده است و لذا نمیتوان به محض مشاهده این اصطلاح در متون سریعاً آن را به معنای قیاس معروف فقهی دانست. همچنین به نظر میرسد که مسأله قیاس به ویژه در بین امامیه باید مورد بازنگری قرار گیرد و چه بسا همانگونه که آیتالله سیستانی تلاش نموده است تا روایات و گزارشهای تاریخی مربوط به قیاس را بازخوانی نماید، برداشتهای جدیدی از آن ارائه گردد و فهم ما از روایات مرتبط را دگرگون سازد. این در حالی است که در آثار اصولی امامیه به ویژه از مکتب حلّه به این سو، گاه از قیاس به عنوان یکی از معیارهای ارزیابی خبر واحد و همچنین به عنوان یکی از مرجّحات باب تعارض سخن به میان آمده است و دستکم به عنوان مؤیّد و از باب «تجمیع قرائن» گاه مورد توجّه قرار گرفته است.