دانشآموختۀ دکتری فلسفۀ دین دانشگاه علامه طباطبایی
10.22081/jap.2025.78372
چکیده
این نوشتار به نقد ترجمۀ دکتر شرفالدین خراسانی از مابعدالطبیعۀ ارسطو اختصاص دارد. نقد حاضر محدود به کتابهای اپسیلون و لامبدا است که حدود نهدرصد از کل اثر را شامل میشوند. به نظر میرسد ترجمه با سه کاستی عمده مواجه است: ۱. عدم انسجام در استفاده از نشانههای نگارشی که تشخیص کلام ارسطو از افزودههای مترجم را برای خوانندۀ فارسیزبان دشوار میکند. ۲. وجود خطاهای تایپی متعدد که اغلب برای خوانندۀ ناآشنا با متن اصلی یا ترجمههای اروپایی قابل تشخیص نیستند؛ زیرا جملات را بیمعنا نکردهاند، بلکه گاه معناهای جدید و غیرمنتظره به آنها بخشیدهاند؛ ازاینرو به نظر میرسد نسخۀ نهایی اثر را فردی نامطلع از محتوای مابعدالطبیعه بازبینی کرده باشد. ۳. شواهد متعدد درونمتنی حکایت از آن دارند که مرحوم شرف پیش از همۀ ترجمههای اروپایی بیواسطه با خود متن یونانی مواجه بوده است. این نکته میتوانست امتیازی بزرگ برای ترجمه باشد، اما گمان میکنم به نقطۀ ضعف آن تبدیل شده است. خطاهایی کاملاً تعیینکننده در ترجمه دیده میشوند که با مراجعه به ترجمههای معتبر اروپایی و مطالعۀ بیشتر دربارۀ فقرات کلیدی مابعدالطبیعه رخ نمیدادند. در پایان، بر خود فرض میدانم که به احترام کار سترگ مرحوم شرفالدین خراسانی در ترجمۀ جاودانهاثر ارسطو کلاه از سر بردارم. من ابداً مدعی نیستم که یونانی را بهتر از شرف آموختهام. موشکافی در یک ترجمه به اتکای انبوهی منبع و ابزار هنر شگرفی نیست و هرگز از ارزش مرارتهای متقدمان در کار بسط معارف فلسفی نخواهد کاست. غرض دعوت از مترجمان کنونی به پویایی بیشتر در برگرداندن آثار دورانساز فلسفی است.