در این نوشته کوشش شده است تا از رهگذر عرضۀ نسخهای «آراسته» از دیباچۀ ازیادرفتۀ سیر حکمت در اروپا مدعایی با گمانهزنی در میان نهاد شود. مدعا این است که سیر حکمت در اروپا تنها گزارشِ تاریخ فلسفۀ باخترزمین نیست، بلکه افزون بر آن، دربردارندۀ پیشنهادی نیز برای بیان فلسفه در فارسی نوین است و آن اینکه فروغی با این اثر زبانی را برای نگارش فلسفی در فارسی نوین پیش مینهد که با آن بیانِ گسستگی و تازگی مطلب در عین نگاهداشت پیوستگیِ زبانِ فلسفی فارسی محقق گردد. از این گذشته، چون ازیادرفتن دیباچه تا اندازهای برخاسته از روند تکوینیِ کمابیش پیچیدۀ سیر حکمت در اروپا است، کوشش شده است تا این روند بر پایۀ اسناد پیگیری و بازنمایی شود.