این پژوهه بخشی از کتاب اسطوره بخارا است که به نقد تصویر غلو آمیز و اغراق آلود محمد بن اسماعیل بخاری در کتاب سیرة البخاری میپردازد. این کتاب تالیف عبدالسّلام مبارکفوری است و از جمله مصادر کتاب دکتر عزازی (رساله دکتری ممتاز الازهر مصر) است. بازیابی و تحلیل انتقادی جلوههای غلو مبارکفوری درباره بخاری مسئله محوری این مقاله است. مبارکفوری در بخش خاتمه کتاب سیرة البخاری با زبان استعاره و تشبیه تدریس بخاری را در مدرسهای بزرگ با چند درب ورودی به تصویر می کشد. این مقاله به نقد این مدرسه نمادین بخاری به مثابه یکی از نمونه های برجسته غلو در کتاب مبارکفوری میپردازد، آسیبها، چالشها و کاستیها آن را آشکار میسازد، از زمینهها، اهداف پنهان و علل ایدئولوژیک مبارکفوری در این تصویر غلوآمیز از بخاری پرده بَر میدارد . برایند این پژوهش نشان میدهد که تصویر بخاری در کسوت یک مدرّس شهیر و نامدار، دارای شلوغ ترین حلقه تدریس در جهان اسلام، به آسیب زمان پریشی تاریخی دچار است، با دادههای تاریخی ناسازگار است، انگارهای خودشکن و در تناقض با سیر دانش اندوزی بخاری است، با سیر علمی بخاری انطباق ندارد، با قواعد تاریخ نگاری محلی در تعارض است. این نگاشته در امتداد مقالات نردبان شکسته اثبات میکند کتاب سیرة الامام البخاری مبارکفوری، غلونامهای بیش درباره شخصیت و اندیشه بخاری بیش نیست، اغراق در سراسر این کتاب از آغاز تا فرجام آن حضور جدی دارد، تصویر و تاریخ اسطوره ای از شخصیت بخاری ارائه می کند و این نگرش در کتاب عزازی نیز رخنه کرده است و کتاب عزازی چیزی جز تکرار غلوهای مبارکفوری نیست .