مقالۀ حاضر ضمن مرور کلی بر ترجمههای معاصر از آیۀ «وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِح» (حجر: 22)، به بررسی یک ترجمۀ ناشناخته و کهن (قرن 5ـ6) به صورت «و ما بادها را به دامادی گلها و درختان فرستادیم» متمرکز است. این ترجمه در فاصلۀ سالهای 1361 تا 1377، در میان زبانشناسان و ترجمهپژوهان محل نقد و نظر بوده است. ابتدا، مرحوم ابوالحسن نجفی در مقالهای به دفاع از آن پرداخته و با تأکید بر رعایت سبک، آن را ترجمهای امین میخواند. بعدها، لطفیپور ساعدی با استناد به افزودن الگوی استعاره در ترجمه آن را کاملا نااستوار و غیر امین شمرده، و اساسا کار مترجم را «خیانت در ترجمه» به حساب آورده و نه «امانت»؛ به باور وی، نجفی در روند دفاع نیز دچار تناقضگویی شده است. سپس، صالح حسینی با تلاش بسیار (بلکه پرتکلّف) به دفاع از ابوالحسن نجفی برخاسته است.
همۀ این نزاعها فارغ از مباحث تفسیری و سیاق کل آیه بوده؛ به این جهت، بیآزار شیرازی در مقام یک مفسر سعی کرده راه حل میانهای در دفاع از ترجمه بیابد. در این مقاله، ضمن بررسی سیاق آیه، ادله موافقین و مخالفین، در تحلیل معانی مطالبی مبنی بر نااستوار بودن این ترجمه ارائه میشود. علاوه بر این، مباحث پیش رو صرفا به رویکرد ترجمهپژوهی حول موضوع متمرکز بوده، و مسائل مخلتف از جمله اعجازهای علمی قرآن (در پیوند با این آیه) در اینجا مطمح نظر نبوده است.