مطالب زیر شامل متن گفتگو با پنج نفر از متخصصان حوزه اسلامشناسی و مطالعات قرآنی به مناسبت پایان یافتن ترجمه فارسی «دائرةالمعارف قرآن» است. محمدعلی امیرمعزی، به دو جهش مهم در مطالعات قرآنی اشاره کرده است: ظهور تجدیدنظرطلبان و استفاده از منابع غیراسلامی معاصر با متن قرآن، مثل متون مسیحی سریانی و مطالعات باستانشناختی در عربستان. او در ادامه به فعالیتهای قرآنی خود و کوشش برای توجه دادن به منابع شیعی در تحقیقات اسلامشناختی اشاره کرده است. دون استوارت به تاریخچهای از تحولات مطالعات قرآنی که در آغاز به عنوان شاخهای فرعی ذیل مطالعات عهدینی مطرح بود و وقفه جنگ جهانی تا در نهایت شکلگیری تحقیقات ساماندهیشدهتر و جمعی و ملی پس از انتشار کتاب «رمزگشایی از قرآن» نوشته لوکزنبرگ اشاره کرده است. او «دائرةالمعارف قرآن» را مولود چنین فضایی معرفی کرده است. سجاد رضوی به سه دغدغه اصلی در مطالعات قرآنی غربی اشاره کرده است: تاریخ، تدوین و رسمیسازی متن قرآن؛ بینامتنیت: بررسی قرآن در ارتباط با انواع متنهای پیش از خود؛ و تفسیر قرآن. او ضمن توجه دادن به اهمیت ترجمه فارسی آثار کلاسیک در حوزه مطالعات اسلام ضعفها و قوتهای «دائرةالمعارف قرآن» را برشمرده است. سیدعلی آقایی به ویژگیهای کلی آثار دایرةالمعارفی اشاره کرده و آنها را در «دائرةالمعاف قرآن» بازشناخته است. ویژگیهایی مانند گزارشی بودن؛ نیازمند بهروزرسانی در طی زمان با توجه به تحقیقات جدید؛ معرفی فضای متکثر تحقیقات و نظریات جدید. مرتضی کریمینیا ضمن اشاره به اهمیت یافتن زبان فارسی و تحقیقات ایرانی در زمینه مطالعات قرآنی در مقایسه با سایر کشورهای اسلامی، از صورتگرایی و کمیتگرایی حاکم بر مراکز دانشگاهی ایران و عدم توجه به آشنایی و مطرح کردن پرسشهای جدید در زمینه مطالعات قرآنی انتقاد کرده است.