عبدالله بن عبّاس ابن عبدالمطّلب (م 68ق/ 7-686م) در مطالعات اسلامی معاصر معمولًا به عنوان یکی از پایهگذاران علوم دینی شناخته شده است. او همچنین یکی از گرداورندگان قرآن به شمار میرود که قرائات گوناگونش از آیات، بعدها همگی ثبت و ضبط شد. نقش او به عنوان «پدر علم تفسیر قرآن» نیز غیر قابل انکار است، چنان که از میان صحابه پیامبر(ص)، در حوزه شریعت(فقه و احکام) هم به عنوان یکی از پیشوایان مکتب مکّه به شمار میرود. در این میان، نقش وی در باورها و تاریخ فقه شیعه کمتر مورد توجّه قرار گرفته و نگاه سنّت شیعی امامی به او مبهم به نظر میرسد. بر همین پایه ویلفرد مادلونگ کوشیده است تا با بررسی چند نمونه، نقش و جایگاه ابن عبّاس در فقه شیعی را تا اندازهای به تصویر بکشد. از نگاه مادلونگ، شواهد مناسبی وجود دارد که نشاندهنده تأثیر بسزای آموزههای ابن عبّاس بر عقاید و فقه شیعیان امامی نخستین است. به باور او فقه امامیه به گونه سیتماتیک و نظاممند از ایدهها و نظرات ابن عبّاس در زمینه احکام فقهی پیروی نکرده است اما تلاش کرده تا برخی شواهد را نشان دهد که بر پایه آنها فقه امامی، به عملکرد امام علی(ع) در طول دوران خلافتش، که توسّط منابع سنّی گزارش شده است، توجّهی اندک نشان داده و حتّی گاه آموزه ابن عبّاس را بر آن ترجیح داده است.