این مقاله به بررسی رسالهای کلامی میپردازد که بهغلط به شَریف مرتضی (د: 436 ه.ق/ 1044 م) دانشمند امامی، نسبت داده شده است. رسالۀ مزبور پرسش از فاعلیّت انسان را در نسبت با تقدیر الهی و جبر به بحث میگذارد و از دیدگاههایی دفاع میکند که تا اندازۀ زیادی مشابه نظرگاههای شناختهشدۀ سیّد مرتضی است. با این وصف، رساله، خصائصی نیز دارد که با کُلّیّت دستگاه کلامی شریف مرتضی ناسازگار است. افزون بر این، پرسشها و ملاحظاتی سبکشناختی و کتابشناختی نیز در باب این رساله قابل طرح است که در مجموع، دلیل موجّهی بر ضدّ اَصالت و صحّت انتساب اثر به شریف مرتضی بشمار میآید. با این همه، و با وجود اینکه رسالۀ یادشده بارها در جهان اسلام بهچاپ رسیده است، هیچ کس متذکّر این انتساب غلط نشده است. این رساله، به معنای دقیق کلمه، تصویر غلطی از بسیاری از دیدگاههای شریف مرتضی ارائه میکند و گاه، ارکان اصلی نظام کلامی او را متزلزل مینماید. نویسندۀ رساله، مفاهیم اخلاقی را، پیش از استدلالهای عقلی، بر بنیاد احکام و نصوص دینی بنا مینهد، همو بر اَخبار آحاد اعتماد میکند، مرجعیّت اصحاب پیامبر [ص] را میپذیرد، و اسماء و صفات خداوند را از وحی برمیگیرد. چُنین دیدگاههایی، که آشکارا برخِلاف نظرگاههای سیّد مرتضی است، رویهمرفته، تا حدّ زیادی به نظریّات غیر امامیان نزدیکتر است و بهآسانی میتواند متعلّق به نویسندهای معتزلی باشد.