واژههای قرآن، مانند واژههای هر متن ادبی دیگر، با معنایی گره خوردهاند که مخاطبان اول آن را غالبا بهتر درک میکردند. معانی بعدی یا مفاهیم (برداشتها) واژهها در طول تاریخ به دلایل گوناگون پدید میآیند. این مقاله ضمن تفکیک «معنا» از «مفهوم» بر اهمیت فهم معنای اول در چارچوب اصول معناشناسی تأکید دارد و بر این است که غیاب معنای اول، اعم از حقیقی و مجازی، میتواند فهم قرآن را سخت، پیچیده، و گاهی غیرواقعی کند. از این رو، چهار واژۀ قرآنی حشر، سِدْرَة المنتهی، اولیاء، و المسجد الاقصی به عنوان نمونه در اینجا بررسی شدهاند تا با اهمیت دادن به معنای اول قابل فهم عرفِ مخاطبان، به مثابه روش پژوهش، معلوم شود غیاب معنای اول آنها چگونه باعث دور شدن از معنای متن و احیانا از مراد مؤلف شده است.