یکی از راه های بهینه سازی آموزش دانش ها،کارآمد و روزآمد سازی متن آنهاست. در حوزه علمیه، علمنحو در سه سال اول آموزش داده م یشود. تولید مت نهایآموزشی نحوی جدید چندسالی است در حوزه آغازشده است. از آنجا که تولید متن جدید نیازمند زماناست، ویرایش کتا بهای موجود در دستور کار قرارگرفته است. کتاب مغنی الادیب که در سال سوم حوزهتدریس می شده از جمله آنهاست. قبل از این کتاب،کتاب مغنی اللبیب سالیان طولانی در حوزه تدریسمی شده است . اما بر اساس اهدافی این کتاب در سال70 شمسی از سوی جمعی از استادان نحو حوزه ویرایشمحتوایی و با عنوان مغنی الادیب منتشر شده است.مغنی الادیب نیز در سال 97 شمسی بر اساس اهدافیویرایش و با عنوان مغنی الاریب چاپ شده است. ازآنجا که مغنی الاریب در نظام جدید حوزه در سال سومتدریس م یشود ضرورت دارد به نقد گذاشته شود. دراین مقاله مقدمه و محتوای آن نقد شده است. مهم تریننقد این است که کتاب مغنی الادیب درحالی به صورتمغنی الاریب ویرایش شد ه که تا کنون اهداف تدریسآن از سوی معاونت آموزش حوزه به استادان و طاباعام نشده است. اساسا طاب نمی دانند که هدفیا اهداف فرا گیری این کتاب چیست؟ نم یداننداز چه روی از 8 باب مغنی فقط باب اول و چهارم آنرا باید فرابگیرند؟ نم یدانند چرا قبل از فرا گیری اینکتاب، البهجة المرضیة را باید فرابگیرند؟ نم یدانندبا فرا گیری مغنی الادیب به چه مهارت هایی در دانشنحو دست خواهند یافت که با فرا گیری البهجة حاصلنشده است؟ با وجود این پرس شهای پاسخ داده نشدهچگونه مغنی الادیب به مغنی الاریب تغییر یافته است؟نتیجه این مقاله این است که در تدریس کتاب مغنیالاریب باید تجدید نظر شود.