طی دو تا سه دهه گذشته، مکتبی نو از مطالعات اسلامی در غرب ظهور یافته است که طرفداران آن غالباً خود را "تجدیدنظر طلبان" میخوانند. ایدهی محوری این جریان، مورد تردید قرار دادن اعتبار گزارشهای نقل شده توسط مسلمانان در رابطه با زمان و مکان منشأ اسلام است و اینکه آن را به مکانی شمالیترو زمانی متأخر، نسبت دهند. در سالهای اخیر به شکل فزایندهای محور گرایش تجدید نظرطلبان به سوی مورد تردید قرار دادن اعتبار متنی قرآن و بازسازی یک نسخهی فرضیِ قدیمیتر از کتاب مقدس مسلمانان جهت یافته است. نویسنده در نوشتار حاضر این گونه مسائل را مورد بررسی قرار داده است.